۱- typical

a- The sinister character in the movie wore a typical costume, a dark shirt, loud tie, and tight jacket.
b- The horse ran its typical race, a slow start and a slower finish, and my uncle lost his wager.
c- It was typical of the latecomer to conceal the real cause of his lateness.

۱- ویژه- مخصوص
الف- شخصیت شرور در فیلم، لباسی نمادین به تن داشت، پیراهنی تیره، کراواتی بلند و یک کت تنگ.
ب- اسب در مسابقهای که ویژه او بودبا شروعی کند و پایانی کندتر شرکت کردو عمویم شرط خود را باخت.
ج- پنهان کردن دلیل واقعی تاخیر، از خصوصیات فردی بود که دیر می آمد.

۲- minimum
a- Studies show that adults need a minimum of six hours sleep.
b- The minimum charge for a telephone, even if no calls are made, is about $30 a month.
c- Congress has set a minimum wage for all workers.

۲- حداقل- کمترین
الف- مطالعات نشان می دهد که افراد بالغ حداقل به شش ساعت خواب نیاز دارند.
ب- کمترین هزینه تلفن، حتی اگر هیچ مکالمه ای هم انجام نشود، حدود سی دلار در ماه است.
ج- مجلس حداقل دستمزد را برای تمام کارگران مقرر کرده است.

۳- scarce
a- Chairs that are older than one hundred years are scarce.
b- Because there is little moisture in the desert, trees are scarce.
c- How scarce are good cooks .

۳- کم- کمیاب
الف- صندلی هایی که بیش از صد سال قدمت دارند، کمیاب هستند.
ب- به خاطر اینکه در بیابان رطوبت کمی وجود دارد، درختان خیلی کمیابند.
ج- آشپزهای خوب چقدر کم اند.

۴- annual
a- The annual convention of musicians takes place in Hollywood.
b- The publishers of the encyclopedia put out a book each year called an annual.
c- Plants that live only one year are called annuals.

۴- سالیانه- سالانه
الف- همایش سالیانه موسیقی دانان در هالیوود برگزار می شود.
ب- ناشران دایره المعارف هر سال کتابی را منتشر می کنند که سالنامه نامیده می شود.
ج- گیاهانی که فقط یک سال دوام می آورند، یک ساله نامیده می شوند.

۵- persuade
a- Can you persuade him to give up his bachelor days and get married?
b- No one could persuade the captain to leave the sinking ship.
c- Beth’s shriek persuade jesse that she was in real danger.

۵- متقاعد کردن
الف- آیا می توانی او را تشویق کنی که روزهای مجردیش را رها کند و ازدواج نماید؟
ب- هیچ کس نتوانست ناخدا را متقاعد کند تا کشتی در حال غرق شدن را ترک کند.
ج- فریاد” بث” جسی را متقاعد کرد که او در معرض خطر جدی است.

۶- essential
a- The essential items in the cake are flour, sugar, and shortening.
b- It is essential that we follow the road map.
c- Several layers of thin clothing are essential to keeping warm in frigid climates .

۶- لازم- ضروری
الف- آرد، شکر و روغن شیرینی پزی مواد اصلی کیک هستند.
ب- لازم است که نقشه جاده را دنبال کنیم.
ج- برای گرم ماندن در آب و هوای سرد چند لایه لباس نازک لازم است.

۷- blend
a- The colors of the rainbow blend into one another.
b- A careful blend of fine products will result in delicious food.
c- When jose blends the potatoes together, they come out very smooth.

۷- مخلوط کردن- ترکیب کردن
الف- رنگ های رنگین کمان با یکدیگر ترکیب می شوند.
ب- غذای خوشمزه ترکیب دقیقی است از فرآورده های خوب .
ج- وقتی که “خوزه” سیب زمینی ها را با هم مخلوط کرد، خیلی نرم شدند.

۸- visible
a- The ship was barely visible through the dense fog.
b- Before the stars are visible, the sky has to become quite dark .
c- You need a powerful lens to make some germs visible.

۸- قابل رویت- مرئی
الف- کشتی در میان مه غلیظ به زحمت پیدا بود.
ب- قبل از این که ستاره ها قابل رویت شوند، آسمان باید کاملاً تاریک شود.
ج- به عدسی های قوی تری نیاز داری تا بعضی از میکروب ها را مرئی کنی .

۹- expensive
a- Because diamonds are scarce they are expensive.
b- Margarine is much less expensive than butter.
c- Shirley’s expensive dress created a great deal of excitement at the party.

۹- گران
الف- الماس ها به علت کمیابی گران هستند.
ب- کره بسیار گرانتر از مارگاین است.
ج- لباس گرانبهای “شرلی” هیجان زیادی در مهمانی به وجود آورد.

۱۰- talent
a- Medori’s talent was noted when she was in first grade .
b- Feeling that he had the essential talent Carlos tried out for the school play.
c- Hard work can often make up for a lack of talent.

۱۰- استعداد ذاتی
الف- استعداد “مدوری” وقتی کلاس اول بود مورد توجه قرار گرفت.
ب- کارلوس که احساس می کرداستعداد لازم را دارد، شرکت در مسابقه مدرسه را امتحان کرد.
ج- سخت کوشی اغلب بی استعدادی را جبران می کند.

۱۱- devise
a- The burglars devised a scheme for entering the bank at night.
b- I would like to devise a method for keeping my toes from becoming numb while I am ice skating.
c- If we could devise a plan for using the abandoned building, we could save thousands of dollars.

۱۱- ابداع کردن- برنامه ریزی کردن
الف- سارقین برای ورود شبانه به بانک، برنامه ریزی کردند.
ب- دوست دارم روشی ابداع کنم که وقتی اسکی روی یخ می کنم مانع بی حس شدن انگشتان پایم شوم.
ج- اگر بتوانیم برنامه ای برای استفاده از ساختمان متروکه بیاندیشیم، می توانیم هزاران دلار پس انداز کنیم .

۱۲- wholesale
a- The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
b- Many people were angered by the wholesale slaughter of birds.
c- By buying my eggs wholesale I save fifteen dollars a year.

۱۲- عمده ی- گسترده
الف- قیمت عمده ی شیر در هر کوارت، شش سنت کمتر از خرده ی آن است.
ب- بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی می شوند.
ج- با تخم مرغ به قیمت عمده ی هر سال پانزده دلار پس انداز می کنم.

An Unusual Strike
The baseball strike of 1994-95, which kept the public from seeing the annual World series, was not atypical labor dispute in which low-paid workers try to persuade their employers to grant a raise above their minimum wage.On the contrary, players who earned millions of dollars yearly, who were visible on TV commercials, drove expensive autos, and dined with presidents, withheld their essential skills until the executive, legislative, and judicial branches of our government were forced to devise solutions to the quarrel.The team owners, a blend of lawyers, manufacturers, corporate executives, etc. felt that something had to be done about the huge salaries that the players were demanding.Since the talent beyond the major leagues was scarce they had to start spring training in 1995 withwholesale invitation to replacement players.The regular athletes returned in late April but there was a feeling that the strike could happen again.

 

یک اعتصاب عجیب
اعتصاب بیس بال سالهای ۱۹۹۴-۱۹۹۵  که مانع شد عموم مردم رقابتهای جهانی سالیانه را ببینند، بحث کارگری معمولی نبود که در آن کارگران با دستمزد پایین تلاش کنند کارفرمایانشان را متقاعد کنند فراتر از حداقل دستمزدشان به آنها ترفیع اعطاء کنند. برعکس بازیکنانی که سالانه میلیونها دلار بدست می آورند، در پیامهای بازرگانی تلویزیونی قابل رویت بودند، اتومبیل گران قیمت سوار می شوند و با روسای جمهور غذا می خورند، در مهارت اصولی شان دریغ کردند تا اینکه قوای مجریه، مقننه و قضایی دولت ما مجبور شدند برای نزاع آنها راه حلهایی را ابداع کنند. صاحبان تیم ها، که ترکیبی از وکلا، تولیدکنندگان، مدیران سازمانها و غیره بودند احساس کردند که باید پیرامون حقوقهای بالایی که بازیکنان تقاضا می کردند کاری انجام شود. از آنجاییکه استعداد، فراتر از لیگ های اصلی نادر بود، مجبور بودند آموزش بهاری سال ۱۹۹۵ را با دعوت گسترده از بازیکنان جایگزین آغاز کنند. ورزشکاران ثابت در اواخر ماه آوریل بازگشتند اما این احساس وجود داشت که اعتصاب ممکن است دوباره اتفاق افتد.


English Society Of Maragheh University that ,scarce ,essential ,expensive ,visible ,persuade ,عمده ی ,قابل رویت ,برنامه ریزی ,قیمت عمده ,feeling that منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دیپلمات بند دريم هاوس فیلتر شنی mydictionary طراحی سایت, بهینه سازی سایت, طراحی وب سایت, سئو پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان کالای ارزان Aaliyahtitwas2 cant